سارمینا

سارمینا

نقاشی ,مد و فشن , کاردستی , افراد مشهور , مدل لباس , آشپزی , دکوراسیون , سفر
سارمینا

سارمینا

نقاشی ,مد و فشن , کاردستی , افراد مشهور , مدل لباس , آشپزی , دکوراسیون , سفر

لطفا آدم خوبی باشیم



میشه از همتون بخوام یه نگاهی به خودتون و عملکرداتون داشته باشین ؟

یه نگاهه سریع .....

آیا شما آدمه خوبی هستین ؟؟      شاید بپرسین آدمه خوب از چه نظر !!!!

از نظر من آدمی خوبه که :


1- حسود نباشه

2- دورو نباشه

3-دروغ نگه

4- سعی نکنه زندگیه بقیه رو خراب کنه و برای دیگران به اصطلاح بزنه

5- اطرافیانش ازش ضربه نخورن

6- دستش به خیر بره و اگه میتونه گره از مشکل بقیه باز کنه

7- عبوس نباشه و همیشه لبخند بزنه حتی تو مشکلات

8- خودشو بهتر از بقیه ندونه و پرادعا نباشه


میبینید به همین راحتی میشه آدمه خوبی شد


لطفا آدمه خوبی باشیم ............

چگونه کسی را عاشق خود کنیم؟





1. رعایت اعتدال در رابطه


اول از همه باید این نکته رعایت بشه که نباید بیش از حد به طرفتون نزدیک بشید و همش کنارش باشید.سعی کنید این رابطه رو معمولی جلوه بدید. حتما یه چیزی بوده که گفتن دوری و دوستی. همیشه بودن، باعث میشه حس قشنگ دلتنگی از بین بره و شما تکراری به نظر بیان البته زیاد دور بودن هم خوب نیست چون ممکنه کم کم از یاد برید و فراموش بشید




2. صمیمیت به مرور زمان


یکدفعه صمیمی نشید بلکه سعی کنید کم کم و به مرور زمان صمیمیت بیشتری پیدا کنید. صمیمیت بیش از حد باعث زدگی و خستگی طرفتون از شما میشه.




3. داشتن آشنایی که با طرفتون نزدیکه


اگه یکی رو داشته باشید که به طرفتون نزدیک باشه خیلی خوبه. چون می تونید بوسیله اون اولا اطلاعات خوبی رو ازش بدست بیارید مثل : چیزهای مورد علاقه اش ، حس اون نسبت به شما ، کارهای روزمره اش و ... و همچنین از اون می تونیم به عنوان یک انتقال دهنده اخبار از طرف خودتون استفاده کنید. به صورت زیر :

ازش بخواهید که وقتی با طرفتون هست در مورد شما و قابلیت هاتون و خوبی هاتون صحبت کنه البته همون اندازه که هستید یا دارید نه بیشتر چون دروغ می تونه اولین قدم برای تنفر از شما بشه.




4. حقیقت گو باشید


همیشه سعی کنید آنچه هستید و آنچه می تونید در آینده باشید را بگویید نه بیشتر.

شاید با تعریف بیش از حد از خود در مورد کارهای آینده محبوبیتی کسب کنید اما این کار در آینده در صورت انجام ندادن می تونه از شما یک آدم بی دست و پا رو برای طرفتون تعریف کنه و در صورت انجام دادن سطح توقعات رو بالا ببره.




5. در ابتدا در مورد کارهای روزانش صحبت کنید


کارهای روزانه طرفتون رو بدونید و در ابتدا در مورد اون ها باهاش حرف بزنید و صحبتون رو پراکنده نکنید




6.تفاهم ها رو به زبون بیارید


چیزهای مورد علاقه طرفتون رو به صورتی بفهمید ( البته بهتره اون نفهمه که می دونید) و از اونا استفاده کنید و یا در موردشون بپرسید

مثلا اگه فهمیدید طرفتون به آب پرتقال علاقه داره، از اون بپرسید : نظرت با خوردن یه لیوان آب پرتقال چیه؟ و یا می تونید بگید : من آب پرتقال خیلی دوست دارم تو چی؟ مطمئنا اون با شنیدن این حرف سر شوق میاد و میگه : چه تفاهمی.




7.ازش به عنوان یک حلال مشکلات استفاده نکنید


هیچ وقت مشکلات خود رو به صورت آشکار بیان نکنید و بزارید شما برای اون یک تکیه گاه باشید. سعی کنید طوری باشید که از با شما بودن لذت ببره




8.به بهترین شکل حرف بزنید


درست و به آرامی حرف بزنید، شمرده و کوتاه. هرگز عصبانیت خود رو در صبحت کردنتون بروز ندید.اجازه حرف زدن به طرفتون رو بدید.

سعی کنید شما سوال کننده باشید در حالی خود جواب سوال را می دونید تا شاید وقتی جواب درستی نداشت احساس حقارت نکنه و شما به آرامی اون رو جبران کنید.




9.لبخند بزنید و مهربان باشید


لبخند رو با خود داشته باشید و برای تایید صحبت های طرفتون حتما از بله به همراه لبخند استفاده کنید. به طرفتون بفهمونید از اینکه باهاش هستید لذت می برید.

همچنین اصل مهم مهر و محبت باید تا همیشه پای بر جا باشه و هرگز فراموش نشه.




10.ساده ولی زیبا وشیک باشید


سعی کنید چهرتون رو همیشه شاداب داشته باشید و هیچ وقت آشفته نباشید. لباس هایی که بهتون میاد و طرفتون هم خوشش میاد بپوشید.

زیبایی رو به طوری ذاتی نشون بدید و از آرایش هایی که موجب زیبایی افراطی میشه استفاده نکنید چون ممکنه وقتی طرفتون شما رو در حالت عادی ببینه از شما دل سرد بشه.




11.در مورد مسائلی مانند : عشق حرف بزنید


در مکالمات از خودتون ( شما و طرفتون ) حرف بزنید، البته به اندازه. بعضی وقت ها در مورد عشق ، دوست داشتن ، حس قشنگ عاشق شدن و از این موارد به صورت سوال جوابی حرف بزنید و نظرش رو بدونید.




12.پرسش های منفی تضمینی بپرسید


گاهی اوقات پرسیدن سوالاتی به صورت منفی که خودتون جوابش رو می دونید باعث میشه طرفتون عشقش رو نسبت به شما نشون بده.البته حتما باید خودتون قبل جوابش بدونید در جواب چه خواهد گفت. این تکنیک می تونه برای خیلی ها موثر باشه.

مثلا ازش بپرسید : تو از من بدت میاد، مگه نه؟ ( البته اگه مطمئنید میگه نه خیلیم دوست دارم ، بپرسیدا) طرفتون چند ثانیه به فکر فرو میره و بعدش جواب مورد علاقتون رو بهتون میده و البته این سوال اون رو به این فکر فرو می بره که چرا همچین حرفی رو زد و از اون به بعد سعی میکنه عشقش رو نسبت به شما بیشتر نشون بده./ بیش از حد از این روش استفاده نکنید.




13.هدیه بدهید


به مناسبت های مختلف و یا بی دلیل به طرفتون کادو بدید.

بهتره در ابتدا کادوهای بسیار گران بها خریداری نکنید چون این امر بی دلیل باعث بالا رفتن سطح توقع طرفتون میشه و اگر روزی شما به مناسبتی کادوی مورد علاقه اش رو که ممکن بسیار گران بها هم باشه تهیه نکنید موجب شده علاقه طرفتون بهتون صفر بشه.

این به این معنی نیست که طرفتون به خاطر پول و یا کادوهاتون شما رو دوست داره بلکه خودتون این طوری بهش فهموندین و سطح توقع اون رو بیش از اندازه کردید.

هدیه ای بدید که بسیار مورد استفاده اش باشه تا هر وقت ازش استفاده میکنه به یاد شما بیوفته. شما هم ازش بپرسید که از اون کادو استفاده می کنه و یا ازش خوشش اومده.




14.احترام بزارید


همیشه برای طرفتون احترام فوق العاده ای قائل شوید. هیچ گاه در مکالتون دیگران رو ازش برتر جلوه ندید، هر چند در ظاهر شایذ عکس العملی نداشته باشه اما در درون با خود هر لحظه به یاد حرفتون می افته و غصه می خوره که امکان کم رنگ شدن عشق و عقده شدن این موضوع هست.




15.بدی هاش را هرگز بهش نگوید


به طرفتون بدی هاش رو به طور آشکار نگید بلکه سعی کنید اون رو حل کنید و یا بهش بفهمونین بدی هاش و مشکلاتش رو دوست دارید حل کنید




16.خوبی هاش رو براش تکرار کنید


هر فردی به طور ذاتی برخی خصوصیات رو داره که موجب برتری اون نسبت به بقیه میشه .

مثلا اگه نقاشیش خوبه می تونید در مورد این موضوع پا فشاری بیشتری کنید و اون برای دارا بودن این خاصیت تحسین کنید.همچنین قابلیت های خودتون رو بهش نشون بدید تا احساس افتخار کنه.




17.خودتون عاشق باشید


برای اینکه کسی عاشقتان باشد بهتر است در ابتدا خود یک عاشق واقعی باشید و این رو بارها به طرفتون ثابت کنید.




18.الگو عشق برای خود داشته باشید


خود را باور داشته باشید . امیدوار به آینده و به خدایتان زیاد فکر کنید چون او خالق عشق است . اگه به یک عشق واقعی فکر می کنید خدا بهترین و بزرگترین عاشق است پس بهترین الگو در نزدیکی شماست.




19.از عشقتون سو ء استفاده نکنید


نزارید عشقی که دوست دارید طرفتون بهتون داشته باشه باعث بشه اون چیزی رو از دست بده و یا بعدا پشیمون بشه. باهاش زیاد در مورد این موضوع حرف بزنید.

بیش از خودتون به فکر اون باشید تا به این صورت عشق خودتون رو ثابت کنید.




20.ثابت کنید یک همدم خوب می تونید باشید


به طرفتون این اطمینان رو بدید که می تونه با شما درد و دل کنه و رازهای خودش رو بهتون بگه.باید بهش ثابت کنید بهترین مأمن اسرار و یا همدرد براش هستید.

چون معمولا افراد رازهای دل و درد و دل هاشون رو به نزدیکانی که خیلی دوسشون دارند میگند پس از این طریق شما می تونید فرد مورد علاقه طرفتون باشید.

قدرت عشق رو باور داشته باشید که می تونه آدمی و زندگیش روبه کلی متحول کنه، پس عاشق باشید و دیگران رو عاشق کنید.

دوست واقعی وجود نداره




امروز روز بدی بود امروز فهمیدم هیچکس خود واقعیشو نشون نمیده همه فیلم بازی میکنن همه وقت مشکلات دوستتن ولی وقت شادی نمیشناسنت کسی که ادعاش میشد صمیمی ترین دوستمه 3ماهه نامزد کرده ولی به من نگفته امروز بعد 3ماه زنگ زده این خبرو بهم بده و ازم بخواد تو خرید جهاز همراهش برم وقتی هم بهش میگم چرا به من نگفتی میگه باید دورم خلوت بود که تمرکز کنم سارا درکم که میکنی نه ؟؟؟   

ادعا نمیکنم خیلی آدمه خوبیم ولی پا به پاش خندیدمو گریه کردم ولی خوب خودشو نشون داد منم میخوام بد بشم دروغگو باشم دورو باشم منفعت طلب باشم موذی باشم تو دنیای الان به خدا این بهترین راهه

مقابله با افسردگی

افسردگی هم مثل تمام اختلال‌های روانی از خصوصیات فردی انسان‌ها نشات می‌گیرد. افسردگی یک غمگینی طولانی‌مدت و عمیق است که روند عادی زندگی فرد را با مشکل همراه می‌کند. بعضی از نشانه‌های افسردگی عبارتند از احساس غمگینی شدید و بی‌حوصلگی، اختلال در خواب و اشتها، کرختی و در بعضی موارد نشانه‌های جسمی‌ مثل جوش زدن پوست، معده درد و...

در افراد مختلف این نشانه‌ها متفاوت است مثلا ممکن است در فردی پر اشتهایی رخ دهد و خوابش زیاد شود و در اثر کم تحرکی‌اش با اضافه وزن مواجه شود. خوب است بدانید گاهی نشانه‌های زیاد سرخوشی هم می‌تواند نشانه افسردگی باشد. افرادی که ساعاتی از روز را بسیار شاد و ساعاتی را بسیار غمگین اند به افسردگی مانیک مبتلا هستند.

در زندگی همه ما اتفاقاتی می‌افتد که ما را غمگین می‌کند اما هیچ‌کدام دلیلی بر این نیست که زندگی ما به اتمام رسیده است. ما در یک صورت می‌توانیم زندگی نکنیم که مرده باشیم. خوب است بدانیم که وقتی اتفاق بدی برای ما می‌افتد باید چه کنیم. وقتی عزیزی را به هر شکلی از دست می‌دهیم، وقتی ضرر‌های مالی و جانی را متحمل می‌شویم، وقتی با زشتی‌های دنیا روبه‌رو می‌شویم باید چه عکس‌العملی داشته باشیم؟

یک انسان طبیعی و سالم در حالت عادی از این اتفاق‌ها غمگین می‌شود ما هم از شما انتظار نداریم که شاد شوید شما می‌توانید برای این اتفاق‌ها سوگواری کنید، گریه کنید اتفاقا اصلا جلوی اشک‌هایتان را نگیرید. ما انسانیم و باید عکس‌العمل‌های طبیعی خود را داشته باشیم. اما نباید اجازه دهید که گریه و سوگواری بر شما غلبه کند همین که ناراحتی خود را بروز دادید کافی است بسته به اتفاقی که افتاده است سوگواری شما هم می‌تواند کوتاه‌تر یا طولانی‌تر شود. بدترین اتفاق در زندگی هر کس بنا به آمارهای به دست آمده مرگ همسر است. سوگواری برای این مصیبت 40 روز است و تا یک‌سال باید شما به زندگی عادی برگشته باشید وگرنه نشانه‌های افسردگی به صورت یک اختلال روانی بروز می‌کند و ماندگار می‌شود.

اگر فکر می‌کنید در مقابله با مصیبت و یا اتفاقی که شما را غمگین می‌سازد نمی‌توانید مقاومت کنید و از پس آن بر نمی‌آیید حتما به روان‌شناس مراجعه کنید و هیچ وقت‌ سرخود از قرص های آرام بخش استفاده نکنید چون ممکن است این داروها شما را افسرده‌تر بکند. افسردگی غیر از این‌که دلایل محیطی دارد زمینه ارثی و ژنتیکی هم می‌تواند داشته باشد. بعضی‌ها دچارافسردگی فصلی می‌شوند مثلا اوایل پاییز و یا زمستان دچار افسردگی می‌شوند. بعضی‌ها چند روز از ماه را افسرده‌اند. افسردگی‌های مختلفی هم وجود دارد اعم از افسردگی دوران بارداری، افسردگی پس از زایمان و... . افسردگی بنا به شدت و مدت آن متفاوت است اما آنچه مهم است چگونگی مقابله با آن است.
دنبال علت افسردگی باشید
ابتدا دنبال دلیل افسردگی خود باشید. اگر افسردگی شما بدون دلیل است به خاطر این است که زندگی بی‌دلیلی دارید. قبل از هر چیز با خودتان خلوت کنید و به هدف‌هایتان بیندیشید و حتی فراتر از آن به آرزوهایتان. می‌توانید آنها را یادداشت کنید حتی اگر دست نیافتنی باشند مرورشان به شما نیرو خواهد داد. بعد به زندگی خود نگاه کنید و ببینید که چقدر زندگی و تلاش‌هایتان در مسیر رسیدن به آرزوها و هدف‌هایتان است.
 مهم این نیست که چقدر از آرزوهایتان دورید مهم این است که روز به روز نزدیکتر‌ می‌شوید یا دورتر. حتی اگر به آرزوهایتان نرسیدید زندگی در مسیر آنها برایتان لذت‌بخش و پر انگیزه خواهد بود.

اگر افسردگی شما دلیل دارد خوب به آن فکر کنید و ببینید چه راهی برای خلاصی از آن دارید، اگر راهی پیدا کردید دیگر دلیلی برای افسردگی ندارید. اگر راهی برای خلاصی از آن دلیل نبود راهی جز فراموش کردن ندارید.

ذهن انسان به طور خودکار خاطرات بد را به فراموشی می‌سپارد اگر شما دائما به طور خود آزارانه‌ای این خاطرات را به خاطر بیاورید و مرور کنید ذهن شما خسته خواهد شد و شما نیز افسرده می‌شوید، بگذارید هر چیزی روند طبیعی‌اش را در بدن شما طی کند.

اگر احساس افسردگی می‌کنید و بی‌حوصله هستید، در خانه بیکار ننشینید. اگر شغلی داشتید که رهایش کردید به آن بازگردید. بیکاری یکی از بزرگترین دلایل بی‌حوصلگی و افسردگی است. از خوابیدن زیاد و یا کم پرهیز کنید. اندازه بخوابید و اندازه بخورید. صبح‌ها به حمام بروید و از دوش گرفتن در شب خودداری کنید با آب داغ دوش نگیرید.
دوری از افسردگی‌
آب گرم افسردگی را تشدید می‌کند سعی کنید حداقل روزی یکبار صبح‌ها دوش آب سرد یا ولرم بگیرد. ورزش کنید حتی پیاده‌روی. از غذاهای شیرین استفاده کنید خوراکی‌هایی مثل کاکائو می‌تواند به شما شادی بخشد. از دوستان و اطرافیانتان بخواهید به شما کمک کنند تا شادی و نشاط خود را به دست بیاورید.

هر روز یک کار جدید انجام دهید و برای خود یادداشت کنید حتی اگر خریدن یک جوراب یا گذاشتن یک گل در گلدان باشد. همه ما دائما در حال گفتگو با درون خود هستیم. کمی‌ تمرکز کنید و ببینید که شما به خود چه می‌گویید آیا جمله‌های امیدبخش به کار می‌برید یا دائما با خود کلنجار می‌روید و ناامیدانه صحبت می‌کنید.

شروع کنید به تمرین‌هایی درخصوص گفتگوهای درونی. با خود مهربان باشید دوست خودتان باشید و به خودتان امید دهید حتی در بدترین لحظات شما می‌توانید قدرتی باورنکردنی در خود به وجود بیاورید. ممکن است در اطرافیان شما کسی دچار افسردگی باشد.

زندگی گلی نیست که با افسردگی پژمرده شود و از بین برود درختی است که هم پاییز دارد و هم بهار. باغبان خوبی برای درخت زندگی خود باشید و هیچگاه شما باعث و دلیل افسردگی کسی نشوید.

فواید یوگا


دکتر ممان نکتۀ مهمی را خاطر نشان می‌کند، وی می‌گوید: «یوگا را نمی‌توان به معنای دقیق کلمه، به عنوان درمان تعریف کرد.» در واقع، آثار واقعی یوگا صرفاً «درمانی» نیستند. ولی با انجام تمرینات یوگا، فرد کنترل بهتری روی بدنش خواهد داشت و شناختی بهتری نسبت به محدودیت ها و ظرفیت هایش به دست می‌آورد؛ تمرین منظم یوگا می‌تواند راه حل های مناسبی برای مشکلات جسمی و روحی ما با خود به همراه داشته باشد.
ژرارد آرنود در این باره توضیح می‌دهد و می‌گوید: «تأثیر یوگا بر ذهن و عواطف به این ترتیب است که یوگا باعث یادگیری «آرامش فوق العاده»، «تعادل» در زندگی برای تمام روزها، «روی فرم بودن» و «بیشترین تأثیر بر فعالیت ها» می‌شود».

اما تأثیر واقعی تمرین منظم یوگا بر «سلامتی» چیست؟ دکتر آندره ممان این موضوع را برای ما روشن می‌کند.
در ابتدا تأثیر یوگا بر ماهیچه ها، استخوان ها و مفاصل: در طی انجام وضعیت ها، ماهیچه ها تحریک، منبسط و منقبض می‌شوند. با انجام یوگا، ماهیچه ها انعطاف پذیر و قوی می‌شوند. تمرین منظم یوگا مانند تمام فعالیت های جسمی دیگر، روند بی آهک شدن استخوان ها (پوکی استخوان) را کند می‌کند.
دربارۀ تنفس، یوگا تمام عناصر برای بهبود ظرفیت تنفس را در اختیار دارد و آنها را به جریان می‌اندازد؛ به همین ترتیب و خصوصاً با کاهش ضربان قلب، عملکرد قلب و عروق را نیز بهبود می‌بخشد.

تأثیر یوگا بر عروق، سهیم بودن در کاهش فشار خون است؛ یوگا با بازگرداندن جریان خون از عضوهای پایینی، گردش خون را تسهیل می‌کند.
به طور کلی، یوگا شمای کلی بدن را زیباتر و بهتر می‌کند، بنابراین، به لطف زیبایی بیشتر ستون مهره ها و حفظ آنها در بهترین وضعیت، فرد در بدنش احساس راحتی و آسایش دارد.

چه کسانی می‌توانند یوگا تمرین کنند؟
همۀ افراد، هر سنی که باشد، با هر درجه از انعطاف پذیری، می‌توانند یوگا تمرین کنند. فقط کافی است که کلاس هایی متناسب با سطح شان انتخاب کنند: مبتدی، متوسط، پیشترفته و... .
بیشتر مشکلات احتمالی پزشکی در ارتباط با مفاصل هستند، اگر پوزیشن ها شدید باشند و یا به مدت طولانی حفظ شوند، و یا عمل تنفس به درستی انجام نشود، ممکن است مشکلاتی برای فرد ایجاد کنند.

اشعار فروغ فرخزاد آن روزها


آن روزها رفتند

آن روزهای خوب

آن روزهای سالم سرشار

آن آسمان های پر از پولک

آن شاخساران پر از گیلاس

آن خانه های تکیه داده در حفاظ سبز پیچک ها

- به یکدیگر

آن بام های بادبادک های بازیگوش

آن کوچه های گیج از عطر اقاقی ها

آن روزها رفتند

آن روزهایی کز شکاف پلک های من

آوازهایم ، چون حبابی از هوا لبریز می جوشید


چشمم به روی هرچه می لغزید

آنرا چو شیر تازه می نوشد

گویی میان مردمک های

خرگوش نا آرام شادی بود

هر صبحدم با آفتاب پیر

به دشت های ناشناس جستجو می رفت

شبها به جنگل های تاریکی فرو می رفت

آن روزها رفتند

آن روزهای برفی خاموش

کز پشت شیشه در اتاق گرم

هر دم به بیرون ، خیره می گشتم

پاکیزه برف من چو کرکی نرم آرام می بارید

بر نردبام کهنه چوبی

بر رشته سست طناب رخت

بر گیسوان کاج های پیر

و فکر می کردم به فردا ، آه فردا

حجم سفید لیز…

با خش خش چادر مادر بزرگ آغاز می شد

و با ظهور سایه مغشوش او در چارچوب در

- که ناگهان خود را رها می کرد در احساس سرد نور -

و طرح سرگردان پرواز کبوترها

در جام های رنگی شیشه.

فردا …


گرمای کرسی خواب آور بود

من تند و بی پروا

دور از نگاه مادرم خط های با طل را

از مشق های کهنه ء خود پاک می کردم

چون برف می خوابید

در باغچه می گشتم افسرده

در پای گلدانهای خشک یاس

گنجشک های مرده ام را خاک میکردم

آن روزها رفتند

آن روزهای ذبه و حیرت

آن روزهای خواب و بیداری

آن روزها هر سایه رازی داشت

هر جعبه‌ی صندوقخانه سر بسته گنجی را نهان می کرد

هر گوشه، در سکوت ظهر ،

گویی جهانی بود

هرکس از تاریکی نمی ترسید

در چشم هایم قهرمانی بود

آن روزها رفتند

آن روزهای عید

آن انتظار آفتاب و گل

آن رعشه های عطر

در اجتماع اکت و محجوب نرگس های صحرایی

که شهر را در آخرین صبح زمستانی

دیدار میکردند

آوازهای دوره گردان در خیابان دراز لکه های سبز

بازار در بوهای سرگردان شناور بود

در بوی تند قهوه و ماهی

بازار در زیر قدم ها پهن مشد ، کش میامد ، باتمام

لحظه های راه می آمخت

و چرخ می زد ، در ته چشم عروسکها

بازار مادر بود که می رفت با سرعت به سوی حجم

های رنگی سیال

و باز میامد

با بسته های هدیه با زنبیل های پر

بازار باران بود که میریخت ، که می ریخت ،

که میرخت

آن روزها رفتند

آن روزهای خیرگی در رازهای جسم

آن روزهای آشنایی های محتاطانه، با زیبایی رگ های

آبی رنگ

دستی که با یک گل از پشت دیواری صدا میزد

یک دست دیگر را

و لکه های کوچک جوهر ، بر این دت مشوش ،

مضطرب ، ترسان

و عشق ،

که در سلامی شرم آگین خویشتن را باز گو میکرد

در ظهرهای گرم دودآلود

ما عشقمان را در غبار کوچه میخواندم

ما بازبان ساده ء گل های قاصد آشنا بودیم

ما قلب هامان را به باغ مهربانی های معصومانه

میبردیم

و به درختان قرض میدادیم

و توپ ، با پیغامهای بوسه در دستان ما میگشت

و عشق بود ، آن حس مغشوشی که در تاریکی

هشتی

ناگاه

محصورمان می کرد

و ذبمان میکرد، در انبوه سوزان نفس ها و تپش ها

و تبسمهای دزدانه

آن روزها رفتند

آن روزها مپل نباتاتی که در خورشید میپوسند

از تابش خورشید، پوسند

و گم شدند آن کوچه های گیج از عطر اقاقی ها

در ازدحام پر هیاهوی خیابانهای بی برگشت .

و دختری که گونه هایش را

با برگهای شمعدانی رنگ میزد ، اه

اکنون زنی تنهاست

اکنون زنی تنهاست


candy


       بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است

    

                      مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست



                                                                   

                                                                           

رازهـای موفقیـت در روابـط زناشویی






در روابط عاشقانه، مثل سایر روابط، چیزهای کوچک و جزئی هستند که اهمیت دارند. همانطور که به زبان آوردن یک کلمه نادرست یا یک نگاه ناجور می تواند یک زوج را هفته ها به قهر بکشاند، رفتارهای جزئی و کم اهمیت هم باعث موفقیت و دوام یک رابطه می شوند. یک هدیه کوچک، یک تحسین غیرمنتظره و یک لحظه تماس جسمی می تواند یک رابطه را مستحکم تر کند.



1. به همسرتان بگویید دوستش دارید
بااینکه درست است که عمل کردن بهتر از حرف زدن است اما گاهی اوقات کلمات و حرف ها تاثیر به مراتب بیشتر نسبت به اعمال دارند. هرازگاهی احساساتتان را به صورت کلامی نشان دهید. یک "دوستت دارم" ساده می تواند احساسی عالی در همسرتان ایجاد کند و باعث می شود او احساس دوست داشته شدن و امنیت کند.

2. کمی محبت نشان دهید
رفتارهایی که نشان دهنده صمیمیت جسمی است. (گذاشتن دستتان به پشت همسرتان، انداختن دستتان روی شانه هایش وقتی جلوی تلویزیون نشسته اید، گذاشتن دستتان روی پایش وقتی کنار هم نشسته اید، گرفتن دست هایش موقع راه رفتن) احساسی گرم و صمیمی به همسرتان منتقل می کند و عشق و محبت شما را به او می رساند.

3. همسرتان را تحسین کنید
همیشه چیزهایی که در همسرتان دوست دارید را به او بگویید. چیزهایی که تحسین می کنید، چیزهایی که در شما ایجاد غرور می کند، توانایی ها و نقاط قدرت او. ایجاد یک رابطه عاشقانه فقط مربوط به پیوند درونی نیست، برای به دست آوردن چنین رابطه ای باید بتوانید او را تشویق و تحسین کنید و برای رشد و پیشرفت در جریان زندگی حمایتش کنید. به همسرتان کمک کنید از توانایی های خود در بالاترین حد استفاده کند.

4. خود را تقسیم کنید
چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید، آرزوها و ترس ها، دستاوردها و اشتباهات یا هر چیز دیگر مربوط به خودتان را فقط برای خود نگه ندارید. اگر چیزی برایتان مهم است، آن را با همسرتان تقسیم کنید. از این مهمتر، این تقسیم کردن خودتان باید بیشتر از هر کس دیگر با همسرتان باشد. بااینکه لازم است در هر رابطه ای کمی فضای شخصی برای هر دو طرف وجود داشته باشد، اما همسرتان باید همیشه نزدیک ترین فرد به شما باشد.

5. هر زمان همسرتان نیاز داشت، حضور داشته باشید
وقتی همسرتان با یک مشکل مهم در زندگی خود روبه رو می شود، مثل از دست دادن کار خود یا مرگ یکی از عزیزانش، مشخص است که باید چه بکنید. اما در اتفاقات جزئی زندگی هم خیلی مهم است که همیشه برای او حضور داشته باشید. مثل یک مشاجره کوچک در محل کار، یک اشتباه کاری و … باید به حرف های او گوش دهید، با او دردودل کنید و بتوانید آرامش را دوباره به همسرتان برگردانید.

6. هدیه بدهید
از فرصت ها برای دادن هدایای مادی استفاده کنید. یک کتاب خوب، یک دسر خوشمزه، یک تکه طلا یا جواهر یا لباس، هر چیز کوچک یا بزرگی که به او نشان دهد به فکرش هستید. یک یادداشت عاشقانه برای او بگذارید یا یک پیامک عاشقانه بفرستید. این کارها به همسرتان نشان می دهد همیشه به یادش هستید و دوستش دارید.

7. به نیازها و کمبودهای همسرتان با سخاوت جواب دهید
یکی از بزرگترین قاتلان روابط، انتظارات غیرمنطقی است. شما با یک انسان ازدواج کرده اید نه یک ربات، انسانی که سرشار از اشتباه و نقص است. اینها خصوصیات او هستند نه اشکالات او. باید یاد بگیرید خصوصیات و ویژگی های همسرتان را بشناسید و تحسین کنید. باید او را همانطور که هست بپذیرید. از آنجا که ضعف های ما در مرکز عمیق ترین ناامنی های ماست، به هیچ عنوان سعی نکنید اشتباهات و اشکالات او را برجسته تر از آنچه که هست نشان دهید.

8. به دنبال برابری باشید
حتماً از قانون طلایی رابطه پیروی کنید و با همسرتان همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. کارها و مسئولیت ها را بین خودتان تقسیم کنید و انتظار چیزهای غیرمنطقی نداشته باشید که خودتان حاضر به دادن آنها نیستید.

9. زمان تنهایی را یکی از اولویت ها قرار دهید
هر چقدر هم هر دو شما زندگی های پرمشغله ای داشته باشید، حتماً حداقل یک روز یا شب در هفته را تنها با هم بگذرانید. تجربه های تازه با هم داشته باشید، از خاطراتتان برای هم بگویید و از بودن با هم لذت ببرید.

10. هیچ چیز را دست کم نگیرید
هر روز بخاطر وجود همسرتان و هزاران خوشی که با خود به زندگی تان آورده است، قدردانی و شکرگزاری کنید. به خاطر داشته باشید که اگر در رابطه تان شاد و خوشبخت هستید، مطمئناً همسرتان روزی هزاران کار انجام می دهد که رابطه تان پابرجا بماند. هیچوقت این را دست کم نگیرید.



منبع : گروه اینترنتی پرشین استار

آموزش کلاه تولد برای بچه ها

...

....................................  .

                                             .

                                             .