سارمینا

سارمینا

نقاشی ,مد و فشن , کاردستی , افراد مشهور , مدل لباس , آشپزی , دکوراسیون , سفر
سارمینا

سارمینا

نقاشی ,مد و فشن , کاردستی , افراد مشهور , مدل لباس , آشپزی , دکوراسیون , سفر

فواید یوگا


دکتر ممان نکتۀ مهمی را خاطر نشان می‌کند، وی می‌گوید: «یوگا را نمی‌توان به معنای دقیق کلمه، به عنوان درمان تعریف کرد.» در واقع، آثار واقعی یوگا صرفاً «درمانی» نیستند. ولی با انجام تمرینات یوگا، فرد کنترل بهتری روی بدنش خواهد داشت و شناختی بهتری نسبت به محدودیت ها و ظرفیت هایش به دست می‌آورد؛ تمرین منظم یوگا می‌تواند راه حل های مناسبی برای مشکلات جسمی و روحی ما با خود به همراه داشته باشد.
ژرارد آرنود در این باره توضیح می‌دهد و می‌گوید: «تأثیر یوگا بر ذهن و عواطف به این ترتیب است که یوگا باعث یادگیری «آرامش فوق العاده»، «تعادل» در زندگی برای تمام روزها، «روی فرم بودن» و «بیشترین تأثیر بر فعالیت ها» می‌شود».

اما تأثیر واقعی تمرین منظم یوگا بر «سلامتی» چیست؟ دکتر آندره ممان این موضوع را برای ما روشن می‌کند.
در ابتدا تأثیر یوگا بر ماهیچه ها، استخوان ها و مفاصل: در طی انجام وضعیت ها، ماهیچه ها تحریک، منبسط و منقبض می‌شوند. با انجام یوگا، ماهیچه ها انعطاف پذیر و قوی می‌شوند. تمرین منظم یوگا مانند تمام فعالیت های جسمی دیگر، روند بی آهک شدن استخوان ها (پوکی استخوان) را کند می‌کند.
دربارۀ تنفس، یوگا تمام عناصر برای بهبود ظرفیت تنفس را در اختیار دارد و آنها را به جریان می‌اندازد؛ به همین ترتیب و خصوصاً با کاهش ضربان قلب، عملکرد قلب و عروق را نیز بهبود می‌بخشد.

تأثیر یوگا بر عروق، سهیم بودن در کاهش فشار خون است؛ یوگا با بازگرداندن جریان خون از عضوهای پایینی، گردش خون را تسهیل می‌کند.
به طور کلی، یوگا شمای کلی بدن را زیباتر و بهتر می‌کند، بنابراین، به لطف زیبایی بیشتر ستون مهره ها و حفظ آنها در بهترین وضعیت، فرد در بدنش احساس راحتی و آسایش دارد.

چه کسانی می‌توانند یوگا تمرین کنند؟
همۀ افراد، هر سنی که باشد، با هر درجه از انعطاف پذیری، می‌توانند یوگا تمرین کنند. فقط کافی است که کلاس هایی متناسب با سطح شان انتخاب کنند: مبتدی، متوسط، پیشترفته و... .
بیشتر مشکلات احتمالی پزشکی در ارتباط با مفاصل هستند، اگر پوزیشن ها شدید باشند و یا به مدت طولانی حفظ شوند، و یا عمل تنفس به درستی انجام نشود، ممکن است مشکلاتی برای فرد ایجاد کنند.

اشعار فروغ فرخزاد آن روزها


آن روزها رفتند

آن روزهای خوب

آن روزهای سالم سرشار

آن آسمان های پر از پولک

آن شاخساران پر از گیلاس

آن خانه های تکیه داده در حفاظ سبز پیچک ها

- به یکدیگر

آن بام های بادبادک های بازیگوش

آن کوچه های گیج از عطر اقاقی ها

آن روزها رفتند

آن روزهایی کز شکاف پلک های من

آوازهایم ، چون حبابی از هوا لبریز می جوشید


چشمم به روی هرچه می لغزید

آنرا چو شیر تازه می نوشد

گویی میان مردمک های

خرگوش نا آرام شادی بود

هر صبحدم با آفتاب پیر

به دشت های ناشناس جستجو می رفت

شبها به جنگل های تاریکی فرو می رفت

آن روزها رفتند

آن روزهای برفی خاموش

کز پشت شیشه در اتاق گرم

هر دم به بیرون ، خیره می گشتم

پاکیزه برف من چو کرکی نرم آرام می بارید

بر نردبام کهنه چوبی

بر رشته سست طناب رخت

بر گیسوان کاج های پیر

و فکر می کردم به فردا ، آه فردا

حجم سفید لیز…

با خش خش چادر مادر بزرگ آغاز می شد

و با ظهور سایه مغشوش او در چارچوب در

- که ناگهان خود را رها می کرد در احساس سرد نور -

و طرح سرگردان پرواز کبوترها

در جام های رنگی شیشه.

فردا …


گرمای کرسی خواب آور بود

من تند و بی پروا

دور از نگاه مادرم خط های با طل را

از مشق های کهنه ء خود پاک می کردم

چون برف می خوابید

در باغچه می گشتم افسرده

در پای گلدانهای خشک یاس

گنجشک های مرده ام را خاک میکردم

آن روزها رفتند

آن روزهای ذبه و حیرت

آن روزهای خواب و بیداری

آن روزها هر سایه رازی داشت

هر جعبه‌ی صندوقخانه سر بسته گنجی را نهان می کرد

هر گوشه، در سکوت ظهر ،

گویی جهانی بود

هرکس از تاریکی نمی ترسید

در چشم هایم قهرمانی بود

آن روزها رفتند

آن روزهای عید

آن انتظار آفتاب و گل

آن رعشه های عطر

در اجتماع اکت و محجوب نرگس های صحرایی

که شهر را در آخرین صبح زمستانی

دیدار میکردند

آوازهای دوره گردان در خیابان دراز لکه های سبز

بازار در بوهای سرگردان شناور بود

در بوی تند قهوه و ماهی

بازار در زیر قدم ها پهن مشد ، کش میامد ، باتمام

لحظه های راه می آمخت

و چرخ می زد ، در ته چشم عروسکها

بازار مادر بود که می رفت با سرعت به سوی حجم

های رنگی سیال

و باز میامد

با بسته های هدیه با زنبیل های پر

بازار باران بود که میریخت ، که می ریخت ،

که میرخت

آن روزها رفتند

آن روزهای خیرگی در رازهای جسم

آن روزهای آشنایی های محتاطانه، با زیبایی رگ های

آبی رنگ

دستی که با یک گل از پشت دیواری صدا میزد

یک دست دیگر را

و لکه های کوچک جوهر ، بر این دت مشوش ،

مضطرب ، ترسان

و عشق ،

که در سلامی شرم آگین خویشتن را باز گو میکرد

در ظهرهای گرم دودآلود

ما عشقمان را در غبار کوچه میخواندم

ما بازبان ساده ء گل های قاصد آشنا بودیم

ما قلب هامان را به باغ مهربانی های معصومانه

میبردیم

و به درختان قرض میدادیم

و توپ ، با پیغامهای بوسه در دستان ما میگشت

و عشق بود ، آن حس مغشوشی که در تاریکی

هشتی

ناگاه

محصورمان می کرد

و ذبمان میکرد، در انبوه سوزان نفس ها و تپش ها

و تبسمهای دزدانه

آن روزها رفتند

آن روزها مپل نباتاتی که در خورشید میپوسند

از تابش خورشید، پوسند

و گم شدند آن کوچه های گیج از عطر اقاقی ها

در ازدحام پر هیاهوی خیابانهای بی برگشت .

و دختری که گونه هایش را

با برگهای شمعدانی رنگ میزد ، اه

اکنون زنی تنهاست

اکنون زنی تنهاست


candy


       بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است

    

                      مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست



                                                                   

                                                                           

رازهـای موفقیـت در روابـط زناشویی






در روابط عاشقانه، مثل سایر روابط، چیزهای کوچک و جزئی هستند که اهمیت دارند. همانطور که به زبان آوردن یک کلمه نادرست یا یک نگاه ناجور می تواند یک زوج را هفته ها به قهر بکشاند، رفتارهای جزئی و کم اهمیت هم باعث موفقیت و دوام یک رابطه می شوند. یک هدیه کوچک، یک تحسین غیرمنتظره و یک لحظه تماس جسمی می تواند یک رابطه را مستحکم تر کند.



1. به همسرتان بگویید دوستش دارید
بااینکه درست است که عمل کردن بهتر از حرف زدن است اما گاهی اوقات کلمات و حرف ها تاثیر به مراتب بیشتر نسبت به اعمال دارند. هرازگاهی احساساتتان را به صورت کلامی نشان دهید. یک "دوستت دارم" ساده می تواند احساسی عالی در همسرتان ایجاد کند و باعث می شود او احساس دوست داشته شدن و امنیت کند.

2. کمی محبت نشان دهید
رفتارهایی که نشان دهنده صمیمیت جسمی است. (گذاشتن دستتان به پشت همسرتان، انداختن دستتان روی شانه هایش وقتی جلوی تلویزیون نشسته اید، گذاشتن دستتان روی پایش وقتی کنار هم نشسته اید، گرفتن دست هایش موقع راه رفتن) احساسی گرم و صمیمی به همسرتان منتقل می کند و عشق و محبت شما را به او می رساند.

3. همسرتان را تحسین کنید
همیشه چیزهایی که در همسرتان دوست دارید را به او بگویید. چیزهایی که تحسین می کنید، چیزهایی که در شما ایجاد غرور می کند، توانایی ها و نقاط قدرت او. ایجاد یک رابطه عاشقانه فقط مربوط به پیوند درونی نیست، برای به دست آوردن چنین رابطه ای باید بتوانید او را تشویق و تحسین کنید و برای رشد و پیشرفت در جریان زندگی حمایتش کنید. به همسرتان کمک کنید از توانایی های خود در بالاترین حد استفاده کند.

4. خود را تقسیم کنید
چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید، آرزوها و ترس ها، دستاوردها و اشتباهات یا هر چیز دیگر مربوط به خودتان را فقط برای خود نگه ندارید. اگر چیزی برایتان مهم است، آن را با همسرتان تقسیم کنید. از این مهمتر، این تقسیم کردن خودتان باید بیشتر از هر کس دیگر با همسرتان باشد. بااینکه لازم است در هر رابطه ای کمی فضای شخصی برای هر دو طرف وجود داشته باشد، اما همسرتان باید همیشه نزدیک ترین فرد به شما باشد.

5. هر زمان همسرتان نیاز داشت، حضور داشته باشید
وقتی همسرتان با یک مشکل مهم در زندگی خود روبه رو می شود، مثل از دست دادن کار خود یا مرگ یکی از عزیزانش، مشخص است که باید چه بکنید. اما در اتفاقات جزئی زندگی هم خیلی مهم است که همیشه برای او حضور داشته باشید. مثل یک مشاجره کوچک در محل کار، یک اشتباه کاری و … باید به حرف های او گوش دهید، با او دردودل کنید و بتوانید آرامش را دوباره به همسرتان برگردانید.

6. هدیه بدهید
از فرصت ها برای دادن هدایای مادی استفاده کنید. یک کتاب خوب، یک دسر خوشمزه، یک تکه طلا یا جواهر یا لباس، هر چیز کوچک یا بزرگی که به او نشان دهد به فکرش هستید. یک یادداشت عاشقانه برای او بگذارید یا یک پیامک عاشقانه بفرستید. این کارها به همسرتان نشان می دهد همیشه به یادش هستید و دوستش دارید.

7. به نیازها و کمبودهای همسرتان با سخاوت جواب دهید
یکی از بزرگترین قاتلان روابط، انتظارات غیرمنطقی است. شما با یک انسان ازدواج کرده اید نه یک ربات، انسانی که سرشار از اشتباه و نقص است. اینها خصوصیات او هستند نه اشکالات او. باید یاد بگیرید خصوصیات و ویژگی های همسرتان را بشناسید و تحسین کنید. باید او را همانطور که هست بپذیرید. از آنجا که ضعف های ما در مرکز عمیق ترین ناامنی های ماست، به هیچ عنوان سعی نکنید اشتباهات و اشکالات او را برجسته تر از آنچه که هست نشان دهید.

8. به دنبال برابری باشید
حتماً از قانون طلایی رابطه پیروی کنید و با همسرتان همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. کارها و مسئولیت ها را بین خودتان تقسیم کنید و انتظار چیزهای غیرمنطقی نداشته باشید که خودتان حاضر به دادن آنها نیستید.

9. زمان تنهایی را یکی از اولویت ها قرار دهید
هر چقدر هم هر دو شما زندگی های پرمشغله ای داشته باشید، حتماً حداقل یک روز یا شب در هفته را تنها با هم بگذرانید. تجربه های تازه با هم داشته باشید، از خاطراتتان برای هم بگویید و از بودن با هم لذت ببرید.

10. هیچ چیز را دست کم نگیرید
هر روز بخاطر وجود همسرتان و هزاران خوشی که با خود به زندگی تان آورده است، قدردانی و شکرگزاری کنید. به خاطر داشته باشید که اگر در رابطه تان شاد و خوشبخت هستید، مطمئناً همسرتان روزی هزاران کار انجام می دهد که رابطه تان پابرجا بماند. هیچوقت این را دست کم نگیرید.



منبع : گروه اینترنتی پرشین استار